زبون سرخ سر سبز و باد داد
این هفته هم گذشت با جمعه هاش باز
ولی هنوزم از دل پرم لایه خنده های که هنوز عقده لاش داشت
دیشب دوباره پایه پنجر بودم چشای خیس پر حنجره دودم
نمیخواستم که تویه فکر برم ولی امشبه رو عجیب ته صف بودم
با کمبودام چقد تاختم پسر تویه تنهایام خودمو ساختم یه سر
نمیخواستم که سربار باشم پلای پشت سرمو من باختم چه بد
هوایی نموند که نفس بکشم مجبورم عشقو تو قفس بچشم
ولی خودمو به اون راه زدم تا ریش معرفتو توی خواب زدم
زمونه نداده روی خوش نشون حتی آدمای پهلوم دروغه حسشون
خندیدن جلو روم از پشت زدن از خودشون نذاشتن برام هیچ نشون
تو خونواده با هیچکی رفیق نبودم من موهای رو سرم که سفید نبودن
عشق های قدیم که به جیب نبودن دوست آشنایی که اکیب نبودن
چند ساله که همش بوی هم میدن کیا آدمای مریضو توی من دیدن
نمیشه خوبه یه ذره حال خرابم چون باعثو بانی حال من بودن
مثل پرنده ندارم بال پرواز هرچی خوشبختیم هست مال فرداست
و فردایی برای من هیچ وقت نیومد چون منتظر خوشبختی هیچ وقت نبودم
یه روزی اعصابمو میدوزم به هم تو خونه هرچی هست میریزم به هم
دنبال عکسی که کسی توش نبود کلی خاطره که کسی توش نموند
یه روزای تویه خیالم برعکس میدونم صبحهارو شب شبارو مرض میدونم
از بخت بدم همیشه توی حسرتم یه وقتایی هم هست که تویه کسرتم
تو رفتی نباشه کسی پشتم دراد من همه رو کشتم تو مشتم برات
که دنیای گوهی به پشتم الان که برینم با عاشقی که گشنست برام
تو نفس نزنی دیگه کارم تمومه منو اینجوری نبین که حالم همونه
همون آدمی که بدون تو خوب نشد یه آدم خجالتی که دیگه روش نشد
هنوز حرفاتو دارمشون مرور میکنم چقد با خیال بودن با تو غروب میکنم
این گذشته مثل سایه دنبال منه مثل حاج زنبور اصل به دنبال ننه
جدیدن دیگه هیچی رو از خدا نمیخوام
چون قدیما هرچی و خواستم هیچ کدومشونو بهم نداد
«متن ترانه زبون سرخ از فراموزیک »
نظر خود را بنویسید