متن آهنگ آواره مهراب
یکی رو به روته که این روزها خیلی حالش بده یکی تنه اش یخ کرده و داره می لرزه شونه هاش
بهت میگه حالش خوبه امّا تو باورش نکن یه دریا چکیده از دوری تو رو گونه هاش
تو این چن سال نبودت همه عشق هارو پس زده همین که تو این چند سال نمرده براش کافیه
کمکه اش کن که دوباره با آینه ها آشتی کنه تو تمام این چند سال همه آینه ها خالیه
آینه ها رو شکونده همه رو کشیده رو رگش گاهی وقتها خوبه گاهی بالا میاد روی سگش
خودش یه عاشق از نسل دیوونه ها میبینه همه اش توی فکره راه میره نمیتونه بشینه
با رنگ سیاه و سفید همه خونه رو رنگ زده همه جا بهم ریخته س انگار این خونه رو جنگ زده
حتی هرکی بهش سلام میکنه جوابی نمیگیره یه حس عجیبی داره انگار میدونه میمیره
این بار ته قصه برگشت بی مجنون داره میره چشت کوره نمیبینی دلم زیر پاهات گیره
خواستی برگردی فکر نکن در خونه به روت بازه اگه دلتنگ من میشی نشو جدا شدیم تازه
بذار بگن اشتباهه ولی میخوامت هنوزم صورت مال یکی دیگه س من عکساتو میبوسم
چقدر می خواستمت ، چقدر دلم الان پُره ازت کینه دار شده دلم دعا کن نبینمت فقط
شاید از این دنیا قسمت من مرگه مامان خدا کجاست که نمیده جوابم
تقدیر من نبود که برسم به عشقم اما هر شب دارم میبینمش تو خوابم
یه روز کنارم بود میگفت دوستت دارم ، میگفت حتی بمیرمم تنهات نمیذارم
حالا یه اتاق تاریک با یه قلب شکسته منو چشم هایی که تا صبح واست میمردن
آسمون قلب من تو برای من بمان نفهمید هیشکی منو تو رو دل من مرحم بذار
زخم رفتنت برام هر روز و هر روز تازه بود تو این خیابون ها دلم رفتی ندیدی آواره بود
داستان عشق ما دوتا پیچیده تو کل شهر این خیانتت به من منو توی شهر بدنام کرد
کمرم از ستون محله مون سفت تر بود بی مروّت رفتن تو کمر منو بد تا کرد
نظر خود را بنویسید